راهکار قطعی مناقشه قرهباغ
منازعه قرهباغ یکی از مناقشات سده اخیر دنیا است که تقریبا یکی از اصلیترین مناقشات فریز شده یا FROZEN CONFLICT است که محل اصلی مناقشه، در همسایگی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. این مناقشه از زمان حکمرانی استالین در اتحاد جماهیر شوروی و به جهت افزایش حکمرانی مرکز(مسکو) بر پیرامون ایجاد شد و بخشی از […]
منازعه قرهباغ یکی از مناقشات سده اخیر دنیا است که تقریبا یکی از اصلیترین مناقشات فریز شده یا FROZEN CONFLICT است که محل اصلی مناقشه، در همسایگی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. این مناقشه از زمان حکمرانی استالین در اتحاد جماهیر شوروی و به جهت افزایش حکمرانی مرکز(مسکو) بر پیرامون ایجاد شد و بخشی از خاک جمهوری آذربایجان(نوگورنو-قرهباغ) با ادعای کثرت جمعیت ارامنه به جمهوری ارمنستان اعطا شد. این موضوع از همان ابتدا، با واکنش مقامات محلی آذری همراه بود ولی تا زمانیکه حکومت مرکزی شوروی قدرت داشت، این منازعه خیلی بالا نگرفت ولی در اواخر عمر حکومت شوروی، که زمزمه استقلال جمهوریها آغاز شد، مناقشه قرهباغ بالا گرفت و جنگ سختی بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان ایجاد شد که ماحصل این جنگ صدها هزار آواره و حدود ۳۰هزار کشته بود. گروه مینسک متشکل از فرانسه(اروپا)، آمریکا و روسیه برای حل این منازعه پادرمیانی کردند اما ارادهای برای حل آن در این کشورها وجود نداشت و منازعه جمهوری آذربایجان و ارمنستان، اصطلاحا مثل استخوانی لای زخم باقی ماند.
اما این منازعه، متغیرهای مداخلهگر با بازیگری منفی متعددی دارد که هر طرح و ارادهای برای حل مناقشه قرهباغ را ناکام میگذارند و مدعی بازیگری برای حل و فصل این مناقشه هستند.
روسیه؛ روسها، آسیای مرکزی و قفقاز را حیات خلوت خود دانسته و اعتقاد دارند این منطقه «خارج نزدیک» آنهاست و هر اتفاقی در این منطقه رخ یابد با نظر مستقیم آنها صورت گیرد. روسها همواره از این مناقشه برای افزایش نفوذ خود در منطقه بهره بردهاند. حمایت از اسلاوهای موجود در منطقه و ادعای حمایت از مسیحیان ارتدوکس ارمنی قرهباغ از دلایل ظاهری روسها برای حمایت از ارمنستان در جنگ با جمهوری آذربایجان است اما چیزی که روسها را از ادامه این مناقشه منتفع میکند، ناامنی در جمهوری آذربایجان و عدم انتقال انرژی خزر از این کشور به اروپاست. بازار انرژی اروپا به صورت انحصاری در دست روسیه است و با حل مناقشه قرهباغ، خط لوله نفتی باکو-تفلیس-جیحان و خط لوله گازی باکو-تفلیس-ارزروم، انرژی خزر را به اروپا منتقل خواهد کرد و انحصار روسها شکسته خواهد شد.
ترکیه؛ آنکارا به عنوان بازیگر فعال دیگر در منازعه قرهباغ، غیر از منافع اقتصادی ناشی از دستیابی به انرژی خزر و همچنین منافع عبور خط لوله گازی و نفتی از این کشور به سمت اروپا، اخیرا و پس از روی کار آمدن اردوغان در این کشور، سیاست پانترکیسم وترویج نوعثمانگرایی در منطقه پیرامونی خود است و برای رسیدن به این هدف خود در حال تحریک اقوام ترک و آذری بوده تا به اهداف خود برسد. ترکیه حتی پا را فراتر گذاشته و برای رسیدن به اهداف خود زمینه حضور تروریستهای تکفیری درگیر در غربآسیا را به منطقه فراهم کرده که البته خیانتی بزرگ به مردم منطقه و ملت جمهوری آذربایجان است.
رژیم صهیونیستی؛ این رژیم پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، سرمایهگذاری کلانی در جمهوری آذربایجان در زمینههای آب، کشاورزی و آموزش و پرورش داشت تا دومین کشور با جمعیت غالب شیعه دنیا که هممرز با جمهوری اسلامی ایران نیز هست را استحاله کند. رژیم صهیونیستی یکی از شرکای باکو در فروش تسلیحات نظامی است و درآمد هنگفتی از جمهوری آذربایجان در این زمینه دارد. علاوه بر این موضوع، این رژیم با بازیگری دوجانبه و فروش اطلاعات حساس نظامی به دو طرف جمهوری آذربایجان و ارمنستان تلاش میکند که مناقشه قرهباغ را همیشه زنده نگه دارد تا هم تمرکز جمهوری اسلامی ایران و ترکیه را از غربآسیا و موضوع فلسطین به منطقه قفقاز جنوبی معطوف کند و هم بتواند سلاح بیشتری به دو طرف مناقشه بفروشد.
جمهوری اسلامی ایران؛ اما موضوع برای ایران متفاوت است. ایران با دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان همسانی قومی دارد و قرابت جغرافیایی کشورمان با این دو کشور و همچنین ژئوکالچر بودن قفقاز جنوبی برای ایران، حساسیت مناقشه قرهباغ را برای کشورمان دو چندان کرده است. به جرأت میتوان گفت موضع و راهحلی که اخیرا از سوی تیم دیپلماسی کشور به طرفین درگیر در مناقشه ارائه شده، منطقیترین راه برای جبران خسارات و حل دائمی مناقشه است. ایران تنها راهحل این مناقشه را، تمکین و رجوع طرفین درگیر به قطعنامههای شماره ۸۲۲، ۸۵۳، ۸۷۴ و ۸۸۴ شورای امنیت میداند و برای اجرایی شدن این قطعنامه، پیشنهاد داده که تجربه روندصلح آستانه، درباره قرهباغ هم تکرار شود و کشورهای جمهوری اسلامی ایران، ترکیه و روسیه شورای حل اختلافی با حضور جمهوری آذربایجان و ارمنستان تشکیل دهند و با گفتوگوی منطقی و عمل به قطعنامه شورای امنیت، صلح دائمی و حل قطعی این مناقشه را پیگیری کنند. طبق قطعنامههای فوقالذکر و طرح ایران، ارمنستان باید خاک اشغال شده جمهوری آذربایجان را ترک و البته امنیت و شرایط شهروندی ارامنه منطقه قرهباغ حفظ شود.
منفعتطلبی طرفهای درگیر در مناقشه قرهباغ تاکنون اجازه حل قطعی و رسیدن دو کشور به صلح پایدار را نداده ولی رهبر معظم انقلاب طی سخنرانی ۱۳آبان راهکار حل قطعی مناقشه و طرح ایران برای این مناقشه را تشریح کردند. ایشان تأکید داشتند که سرزمینهای جمهوری آذربایجان باید آزاد شده و البته امنیت ارامنه آن سرزمین حفظ شود و دو طرف به مرزهای بینالمللی کشورها تجاوز نکنند. ایشان حضور تروریستها در این مناقشه و استفاده ابزاری برخی از این تروریستها برای بالا بردن وزن نظامی خود در این مناقشه را خطرناک ارزیابی کرده و هشدار دادند که ایران نسبت به نزدیکی این تروریستها به مرزهای خود واکنشی قطعی و سخت نشان خواهد داد.
راهگشایی جمهوری اسلامی ایران در مناقشه قرهباغ با استقبال دو طرف درگیر در این مناقشه واقع شده و باید دید که روسیه و ترکیه که بازیگران اصلی دیگر این مناقشه هستند چه زمانی چراغ سبز نشستن دور یک میز برای حل دائمی این منازعه قومی-جغرافیایی را میدهند. ترکیب بازیگری رژیم صهیونیستی و تروریسم تکفیری در مناقشه قرهباغ قطعا به سود کسی نخواهد بود زیرا بازنده این ترکیب، دولت-ملت جمهوری آذربایجان و ارمنستان هستند.
اما این منازعه، متغیرهای مداخلهگر با بازیگری منفی متعددی دارد که هر طرح و ارادهای برای حل مناقشه قرهباغ را ناکام میگذارند و مدعی بازیگری برای حل و فصل این مناقشه هستند.
روسیه؛ روسها، آسیای مرکزی و قفقاز را حیات خلوت خود دانسته و اعتقاد دارند این منطقه «خارج نزدیک» آنهاست و هر اتفاقی در این منطقه رخ یابد با نظر مستقیم آنها صورت گیرد. روسها همواره از این مناقشه برای افزایش نفوذ خود در منطقه بهره بردهاند. حمایت از اسلاوهای موجود در منطقه و ادعای حمایت از مسیحیان ارتدوکس ارمنی قرهباغ از دلایل ظاهری روسها برای حمایت از ارمنستان در جنگ با جمهوری آذربایجان است اما چیزی که روسها را از ادامه این مناقشه منتفع میکند، ناامنی در جمهوری آذربایجان و عدم انتقال انرژی خزر از این کشور به اروپاست. بازار انرژی اروپا به صورت انحصاری در دست روسیه است و با حل مناقشه قرهباغ، خط لوله نفتی باکو-تفلیس-جیحان و خط لوله گازی باکو-تفلیس-ارزروم، انرژی خزر را به اروپا منتقل خواهد کرد و انحصار روسها شکسته خواهد شد.
ترکیه؛ آنکارا به عنوان بازیگر فعال دیگر در منازعه قرهباغ، غیر از منافع اقتصادی ناشی از دستیابی به انرژی خزر و همچنین منافع عبور خط لوله گازی و نفتی از این کشور به سمت اروپا، اخیرا و پس از روی کار آمدن اردوغان در این کشور، سیاست پانترکیسم وترویج نوعثمانگرایی در منطقه پیرامونی خود است و برای رسیدن به این هدف خود در حال تحریک اقوام ترک و آذری بوده تا به اهداف خود برسد. ترکیه حتی پا را فراتر گذاشته و برای رسیدن به اهداف خود زمینه حضور تروریستهای تکفیری درگیر در غربآسیا را به منطقه فراهم کرده که البته خیانتی بزرگ به مردم منطقه و ملت جمهوری آذربایجان است.
رژیم صهیونیستی؛ این رژیم پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، سرمایهگذاری کلانی در جمهوری آذربایجان در زمینههای آب، کشاورزی و آموزش و پرورش داشت تا دومین کشور با جمعیت غالب شیعه دنیا که هممرز با جمهوری اسلامی ایران نیز هست را استحاله کند. رژیم صهیونیستی یکی از شرکای باکو در فروش تسلیحات نظامی است و درآمد هنگفتی از جمهوری آذربایجان در این زمینه دارد. علاوه بر این موضوع، این رژیم با بازیگری دوجانبه و فروش اطلاعات حساس نظامی به دو طرف جمهوری آذربایجان و ارمنستان تلاش میکند که مناقشه قرهباغ را همیشه زنده نگه دارد تا هم تمرکز جمهوری اسلامی ایران و ترکیه را از غربآسیا و موضوع فلسطین به منطقه قفقاز جنوبی معطوف کند و هم بتواند سلاح بیشتری به دو طرف مناقشه بفروشد.
جمهوری اسلامی ایران؛ اما موضوع برای ایران متفاوت است. ایران با دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان همسانی قومی دارد و قرابت جغرافیایی کشورمان با این دو کشور و همچنین ژئوکالچر بودن قفقاز جنوبی برای ایران، حساسیت مناقشه قرهباغ را برای کشورمان دو چندان کرده است. به جرأت میتوان گفت موضع و راهحلی که اخیرا از سوی تیم دیپلماسی کشور به طرفین درگیر در مناقشه ارائه شده، منطقیترین راه برای جبران خسارات و حل دائمی مناقشه است. ایران تنها راهحل این مناقشه را، تمکین و رجوع طرفین درگیر به قطعنامههای شماره ۸۲۲، ۸۵۳، ۸۷۴ و ۸۸۴ شورای امنیت میداند و برای اجرایی شدن این قطعنامه، پیشنهاد داده که تجربه روندصلح آستانه، درباره قرهباغ هم تکرار شود و کشورهای جمهوری اسلامی ایران، ترکیه و روسیه شورای حل اختلافی با حضور جمهوری آذربایجان و ارمنستان تشکیل دهند و با گفتوگوی منطقی و عمل به قطعنامه شورای امنیت، صلح دائمی و حل قطعی این مناقشه را پیگیری کنند. طبق قطعنامههای فوقالذکر و طرح ایران، ارمنستان باید خاک اشغال شده جمهوری آذربایجان را ترک و البته امنیت و شرایط شهروندی ارامنه منطقه قرهباغ حفظ شود.
منفعتطلبی طرفهای درگیر در مناقشه قرهباغ تاکنون اجازه حل قطعی و رسیدن دو کشور به صلح پایدار را نداده ولی رهبر معظم انقلاب طی سخنرانی ۱۳آبان راهکار حل قطعی مناقشه و طرح ایران برای این مناقشه را تشریح کردند. ایشان تأکید داشتند که سرزمینهای جمهوری آذربایجان باید آزاد شده و البته امنیت ارامنه آن سرزمین حفظ شود و دو طرف به مرزهای بینالمللی کشورها تجاوز نکنند. ایشان حضور تروریستها در این مناقشه و استفاده ابزاری برخی از این تروریستها برای بالا بردن وزن نظامی خود در این مناقشه را خطرناک ارزیابی کرده و هشدار دادند که ایران نسبت به نزدیکی این تروریستها به مرزهای خود واکنشی قطعی و سخت نشان خواهد داد.
راهگشایی جمهوری اسلامی ایران در مناقشه قرهباغ با استقبال دو طرف درگیر در این مناقشه واقع شده و باید دید که روسیه و ترکیه که بازیگران اصلی دیگر این مناقشه هستند چه زمانی چراغ سبز نشستن دور یک میز برای حل دائمی این منازعه قومی-جغرافیایی را میدهند. ترکیب بازیگری رژیم صهیونیستی و تروریسم تکفیری در مناقشه قرهباغ قطعا به سود کسی نخواهد بود زیرا بازنده این ترکیب، دولت-ملت جمهوری آذربایجان و ارمنستان هستند.
مهدی خورسند
برچسب های :
نظرات و تجربیات شما لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.