شبکه اجتماعی دانش آموزان( شاد) و تشدید اختلاف طبقاتی در آموزش و پرورش
بحران کرونا بر همه چیز و همه شئون حیات بشر تاثیرگذاشته است و چهره جهان را دگرگون ساخته است و طبیعی است که حیات اجتماعی جامعه ما و آموزش و پرورش ما نیز تحولات و تغییرات زیادی به خود دیده است و خواهد دید .با فراگیری بحران کرونا و تعطیلی مدارس بر لزوم جدی گرفتن […]
بحران کرونا بر همه چیز و همه شئون حیات بشر تاثیرگذاشته است و چهره جهان را دگرگون ساخته است و طبیعی است که حیات اجتماعی جامعه ما و آموزش و پرورش ما نیز تحولات و تغییرات زیادی به خود دیده است و خواهد دید .با فراگیری بحران کرونا و تعطیلی مدارس بر لزوم جدی گرفتن روش های نوین تدریس که بتواند آموزش و پرورش را تا خانه های دانش آموزان ببرد تاکید شدو برای اولین بار پس از سال های سخت جنگ تحمیلی و تعطیلی اجباری مدارس به دلیل موشک باران ، تلویزیون به محل اصلی آموزش جایگزین مدرسه گردید . دراین میان آموزش و پرورش می کوشد با بهره گیری از فضای مجازی و استفاده از ابزارهای نوین ارتباطی و طراحی آموزش های نوین تهدید تعطیلی مدارس را به یک فرصت بدل سازد که باید به این گام ها که هرچند دیر است ولی مغتنم می باشد تبریک گفت .
طرح آموزش و پرورش در مورد بهره گیری از شبکه های اجتماعی نوین را میتوان از مناظر مختلف مورد بررسی قرارداد . فقدان زیرساخت های کافی برای اجرای طرح ، عدم آمادگی ساختار آموزش و پرورش و مدارس و معلمان برای بهره گیری از فرصت های موجود ، دلایل بی اعتنایی یا مقاوت بخش گسترده ی از معلمان بااین طرح و وسطح کفی و کیفی هوشمند سازی در شرایط فعلی آموزش و پرورش و مسائلی مانند این درروزهای اخیر مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند ولی یکی از جنبه های مهم که کمتر به آن پرداخته می شود رابطه این طرح با اختلاف طبقاتی و تاثیر آن در تشدید شرایط موجود طبقاتی در آموزش و پرورش می باشد .
انقلاب اسلامی ایران در کنار سه شعار اصلی خود استقلال ، آزادی و جمهوری اسلامی بر بنیان یک درخواست عمومی دیگر جامعه شکل گرفت که در پس تمام شعارها ی انقلاب به چشم می خوردو آن درخواست جامعه برای عدالت اجتماعی بود وهمین خواست عمومی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز به وضوح تبلور یافت و نوید یک جامعه مبتنی بر عدالت و کاهش بی عدالتی در جامعه را می داد . در اصل دوم قانون اساسی دولت جمهوری اسلامی ایران موظف شده است همه امکانات خود را برای اموری به کار ببرد که از جمله آن آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح می باشد . همچنین در اصل سی قانون اساسی دولت موظف شده است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد. همچنین دراصل چهل و سوم قانون اساسی که این روز ها برخلاف اصلی بعدی اش ( اصل چهل و چهارم) متروک و فراموش شده است یکی از ضوابط اقتصاد جمهوری اسلامی ایران تأمین نیازهای اساسی: مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه عنوان شده است . ذکر موارد فوق ازاین لحاظ نیست که با وجود مدارس و مراکز آموزشی غیردولتی مخالت شود .هرچند به شکلی فعلی حضور بخش خصوصی در آموزش و پرورش به ویژه از منظر آرمان های انقلاب اسلامی ،قانون اساسی وتوسعه کشور ایراد های فراوانی وارد است ولی نباید بر زحمات و تلاش های خیل وسیعی از مدارس غیردولتی خط بطلان کشید .
برخلاف آنچه در قانون اساسی جمهور ی اسلامی ایران ذکر شده است این روزهادیگر آموز ش و پرورش یک حق نیست بلکه یک کالا است که خرید و فروش می شود و در شرایطی که اقتصاد کشور به دلیل تحریم شرایط سختی را می گذراند و بحران کرونا بر طبقات کارمند و کارگر فشار روز افزونی را وارد کرده است اینچنین آسان و بی پروا سخن از استفاده از موبایل برای آموزش و پرورش نشان میدهد برنامه ریزان فراموش کرده اند در چه شرایطی تصدی امور آموزش و پرورش کشور را برعهده دارند . این طرح در شرایط عادی کشور نیز می تواند به طبقاتی تر شدن بیشتر آموزش و پرورش بینجامد و در شرایط فعلی فشار برخانوده ها را بیشتر می کند و ظلم مضاعفی را بر اقشار زحمت کش جامعه تحمیل می کند . آیا وزیر آموزش و پرورش و مسئولان امر شرمندگی پدری را دربرابر فرزندانش به دلیل نداشتن موبایل به روز درک می کنند؟ آیا مسئولان دولت و آموزش و پرورش میتوانند کارنامه خود را برای گسترش عدالت آموزشی ارائه دهند ؟ آیا رئیس جمهور محترم به عنوان مسئول اجرای قانون اساسی و دولت به عنوان نهادی که زیر نظر رئیس جمهور باید به قانون اساسی جامه عمل بپوشانند می تواند به مردم پاسخ دهند که چه برنامه ای برای آموزش به مثابه حق برداشته اند؟
آموزش براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران یک حق است که متاسفانه درلابلای خرج و برج های بیدلیل که بسیاری از آن ها بر دوش دولت نیست به فراموشی سپرده شده است . در ساختار آموزش و پرورش سازمان جداگانه ای برای مدارس غیردولتی ایجاد شده است ولی مسئولیت اصلی آموزش و پرورش توسعه آموزش به عنوان حق عمومی همه آحاد جامعه می باشد . بهره گیری از ابزارهای نوین آموز راهکاری صحیح و مطلوب است و استفاده از ظرفیت های بخش خصوصی در آموزش و پرورش نیز درصورتی که اصل ((آموزش به مثابه حق )) را زیر نگذارد و به سیطره پول بر آموزش و پرورش و کالایی شدن آموزش و پرورش نپردازد قابل تقدیر است ولی در شرایط فعلی که آموزش و پرورش یک کالاست و حق عمومی آموزش زیر پاگذاشته شده است و دولت مسئولیت خود دراین زمینه را کاملا کنارگذاشته است و کرونا نیز بردرد های ما ا فزدوده است اینچنین برنامه هایی که نتیجه ای جز طبقاتی تر شدن آموزش و پرورش ندارند به جای بهره گیری از فضای مجازی برای آموزش نوین به ناشادی بدنه جامعه به ویژه اقشار آسیب پذیر خواهد افزود.
سیدهادی عظیمی
عضو انجمن اسلامی معلمان ایران
نظرات و تجربیات شما لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.