رابطه ابتلای به اختلال استرس پس از سانحه با سرسختی روان شناختی در کارکنان آتش نشانی”
این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین ابتلای به اختلال استرس پس از سانحه با سرسختی روان شناختی در کارکنان آتش نشانی انجام شد. پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مردان مشغول به کار در آتش نشانی شهر تهران بود. تعداد ۲۰۰ نفر با روش نمونه گیری در دسترس […]
این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین ابتلای به اختلال استرس پس از سانحه با سرسختی روان شناختی در کارکنان آتش نشانی انجام شد. پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مردان مشغول به کار در آتش نشانی شهر تهران بود. تعداد ۲۰۰ نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه می سی سی پی (نوریس و رید، ۱۹۹۷) و پرسشنامه سرسختی روان شناختی اهواز (کیامرثی و همکاران، ۱۳۷۷) بود. داده های پژوهش با کمک روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین سرسختی روان شناختی و زیرمقیاس های آن شامل تعهد، کنترل و مبارزه جویی با استرس پس از سانحه رابطه منفی و معنادار وجود دارد (۰۵/۰>P).
واژگان کلیدی: سرسختی روان شناختی، اختلال استرس پس از سانحه، کارکنان آتش نشانی.
مقدمه
امروزه می دانیم که مشکلات بهداشت روانی از مسائل مهم اجتماعی به شمار می آید (مش و ولف، ۲۰۱۱، ترجمه مظفری مکری آبادی و عدل، ۱۳۹۳). مطالعات زمینه یابی نشان می دهد که از هر پنج نفر، یک نفر مشکلات بهداشت روانی دارد که به طور چشمگیری بر کارکرد زندگی روزانۀ وی تأثیر مخرب می گذارد. افزایش فشارهای روانی، به شدت یافتن اختلالات روان شناختی از قبیل اختلال استرس پس آسیبی (PTSD) و سایر اختلالات روان شناختی که مستلزم درمان می باشد، منجر می گردد (بوئلین، ۲۰۱۵). اختلال استرس پس آسیبی در طبقهبندی بینالمللی اختلالات روانی (۵-DSM) به صورت واکنش های حاد روانشناختی در برابر رویدادهای سانحهآمیز شدید تعریف می شود. این واکنش ها باید حداقل یک ماه به طول بیانجامد و با سه علامت عمدۀ “تجربۀ مجدد، اجتناب و بی احساسی، و بیش انگیختگی” همراه باشد، تا تشخیص PTSD داده شود (کلارک، ویلیکس، میلر، کالن، گرینگ، گرینرو همکاران، ۲۰۱۴).
اختلال استرس پس آسیبی، به شکل های گوناگون از جمله اضطراب، افسردگی، اختلال در روابط بین فردی و مشکلات شناختی بروز میکند (ریورا-ویلز، گونزالز-وایروت، مارتینز-تابواس و پیرز-موجیکا، ۲۰۱۴). یکی از متغیرهای روان شناختی مؤثر بر سلامت و پیشگیری از اختلالات روان شناختی ( افسردگی،PTSD و … )تنظیم هیجان می باشد. افراد برای تنظیم هیجان از راهبردهای متفاوتی استفاده می کنند که می تواند سازش یافته یا سازش نایافته باشد (یانگ، لیو، فنگ، ما و دایو، ۲۰۱۲). افزون براین، مشکل در تنظیم هیجان ها با سطوح پایین سلامت جسمانی و روان شناختی افراد مرتبط است (بیاردینی، ابا، بالایوری، وایلرموز و برایدو، ۲۰۱۱). نتایج مطالعات حاکی از آن است که سرسختی روان شناختی با نشانگان جسمانی، اضطراب، افسردگی و اختلال در عملکرد اجتماعی رابطه منفی و معناداری دارد (انگل، جاکسون، آکوباندو، وایت و ساهیون، ۲۰۱۱). کوباسا (۱۹۷۹، به نقل از سارافینو، ۱۳۹۴) سرسختی روان شناختی را ترکیبی از باورها درمورد خویشتن و جهان تعریف می کند که از سه مؤلفه تعهد، کنترل و مبارزه جویی تشکیل یافته است. سرسختی روان شناختی مجموعهای از ویژگی های شخصیتی است که در هنگام مواجهه با وقایع تنش زای زندگی به عنوان منبع مقاومت ایفای نقش می کند، امکان بروز علائم بیماری را کاهش می دهد و از تجربیات مفید و متفاوت دوران کودکی نشأت می گیرد.
یافته ها
پس از بررسی های انجام شده مشخص گردید میانگین و انحراف معیار سرسختی روان شناختی در بین کارکنان آتش نشانی در بین زیرمقیاس های آن به ترتیب بالاترین و پایین ترین میانگین و انحراف معیار نمرات مربوط به زیرمقیاس تعهد و زیرمقیاس کنترل می باشد. همچنین میانگین و انحراف معیار اختلال استرس پس آسیبی و زیرمقیاس های آن در بین کارکنان آتش نشانی به ترتیب بالاترین و پایین ترین میانگین و انحراف معیار نمرات مربوط به زیرمقیاس ناتوانی در کنترل عاطفی و فقدان افسردگی می باشد. و بین سرسختی روان شناختی و زیرمقیاس های آن با اختلال استرس پس از سانحه در بین کارکنان آتش نشانی رابطه منفی و معناداری وجود دارد (۰۵/۰>P). و همچنین یافته ها نشان می دهد که سرسختی روانشناختی و ابعاد آن می توانند تغییرات مربوط به استرس پس از سانحه را به خوبی تبیین کنند. در نهایت ضرایب استاندارد و غیراستاندارد رگرسیون چندمتغیره به روش همزمان نشان داد تعهد ،کنترل و مبارزه جویی میتوانند استرس پس از سانحه را پیشبینی کنند.
اگر تأکید را بر مولفه تعهد در سرسختی روان شناختی بگذاریم، افراد با سرسختی بالا به فرایند درگیر شدن با عوامل استرس زا و نه نتیجه آن بها و ارزش می دهند و از درگیر شدن با تقاضاهای شغلی پراسترس با این تفکر که آنچه در توان دارند را انجام می دهند ، مسئول نتیجه نیستند و سطح اثر استرس زای تقاضاهای شغلی بالا را کاهش می دهند.
این مطالعه به دلیل وجود یکسری از محدودیت ها نیاز به در نظر گرفتن جوانب احتیاط در مطالعات مشابه آتی را دارد ، از جمله اینکه ، جمعیت پژوهش حاضر تنها محدود به کارکنان آتش نشانی یکی از مناطق شهر تهران (قلمرو مکانی و جمعیت مورد پژوهش) بود، لذا باید در تعمیم دادن آن به دیگر اقشار شغلی و جمعیت های جامعه با احتیاط اقدام نمود. از آنجا که پژوهش از نوع مطالعات همبستگی می باشد، لذا باید جوانب احتیاط را در پژوهشهای بااستنباط علَی (نتیجه گیری علت و معلولی) رعایت نمود. با توجه به محدود بودن ابزار جمع آوری داده ها به پرسشنامههای خودگزارشی، پیشنهاد میگردد در مطالعات آینده جامعه گستردهتری از شاغلین بخشهایی که با استرس بالایی روبرو هستند از قبیل کارکنان آتش نشانی، کارکنان معادن، کارکنان نیروهای مسلح، پرسنل هلال احمر، پرستاران و پرسنل اورژانس و … انتخاب و نتایج در بین آن ها مورد مقایسه قرار گیرد. ضمناً شایسته است در پژوهش های پیشرو علاوه بر ابتلای به اختلال استرس پس از سانحه در بین کارکنان آتشنشانی سایر رفتارهای مرتبط با تجربه استرس از قبیل افکار خودکشی، میزان افسردگی، اختلالات روان رنجورخویی و نیز فرسودگی شغلی و … در آنها نیز مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.
بهاره نعمتی روشن (کارشناس ارشد، روانشناسی بالینی)
نظرات و تجربیات شما لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.